یادداشت محدثه ز
4 روز پیش
۳.۲۵ ستاره بیشتر بهش میاد! "جان مایه این داستان بلند، جنایتی احتمالی است که در منطقه خراسان، در روستا لاجورد .... در این کتاب ضمن تصویر ابعاد مختلف ماجرا و پرداخت صحنه جنایت احتمالی و برشمردن عوامل و علل جنایت و بازگویی تنگناهای حقوقی و اجتماعی که اغلب به جنایت منتهی می شود; بی توجهی و بی دقتی مجریان قانون، به هنگام ضرورت بازگو میشود و چهره کریه فقر نیز تصویر میشود..." نادر ابراهیمی _خدا بیامرز!_ قلم ساده دلنشینی دارد. این کتابش رو بعد از "یک قصه معمولی و قدیمی در باب جنایت" خوندم. تو هردو داستان یک جنایت بازگو میشد، در هردو پارادوکس هایی دیده میشد اما این کتاب به جذابیت اون یکی (!) نبود! چون خیلی کشش داده بود، هی تکرار مکررات میکرد و فصل آخر که به نظرم یه چالش و نقطه اوج میتونست برای داستان باشه خیلی سرسری جمع بندی شده بود، انگار میخواسته داستان رو زود تموم کنه. داشتم فکر میکردم نادر ابراهیمی نویسنده موفقیه چون شخصیت ها رو خلق میکنه، اونها رو رشد میده و بعد شروع میکنه به متزلزل کردنشون و وجهشون رو به طرز قابل درک و باوری عوض میکنه، و این به نظرم بسی دل نشین و دوست داشتنیه!!
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.