یادداشت پیمان قیصری

        هزار خورشید تابان؟ واقعا؟ عجیبه... داستان در سه بخش تعریف شده. قسمت اول داستان زندگی دختری به اسم مریم که ناخواسته به دنیا اومده از مردی ثروتمند و خدمتکارش. مریم و مادرش در دهاتی اطراف هرات زندگی میکنند و مریم هر هفته لحظه شماری می‌کنه تا پنجشنبه بشه و پدرش به دیدنش بیاد اما زندگی روی خوشی بهش نشون نمیده. قسمت دوم داستان لیلاست، لیلا دختر همسایه‌ی مریم در بزرگسالیه. دو برادر لیلا مجاهد شدن و در خدمت احمد شاه مسعود هستند. مادر لیلا همیشه در فکر پسراشه و خیلی توجهی به لیلا نداره، فکر و ذکر لیلا، طارق هم بازی و همسایه‌شونه. اما زندگی روی خوشی به لیلا هم نشون نمیده (به کی نشون میده؟) و قسمت سوم به جایی میرسیم که زندگی لیلا و مریم به هم پیوند میخوره. داستان در ذکر مصیبت و سختی مردم افغانستان و به ویژه زنان افغان هست و یک تم تاریخی هم داره که اطلاعات جالبی میده. دیگه چی به شما میده؟ غ‍ـــم.ه
      
6

5

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.