یادداشت قدسیه پائینی
1403/3/28
*خال سیاه عربی* کتاب خاطرات سفر حج اقای عسکری است. متنی ساده و روان که خیلی جاها میبندیاش تا با روضه هایش گریه کنی. برای من که این سفر را تجربه کردهام، یک جور روایت ذهنی خاطره نگار بود و به طرز عجیبی آشنا، حتی بعضی جملاتی که در موقفهای خاص نوشته شده بود دقیقا عین جملاتی بود که من هم در آن مواقف نوشته بودم. شاید همین نزدیک بودن باعث شده بود احساس ویژهای نداشته باشم، مثل خاطرات جلال که هنوز هم خاص است و عجیب. نمیدانم مربوط به زمانه است یا دورانی که در آن هستیم نمی دانم این اختلاف با دوران جلال خوب است یا بد در خاطرات جلال یک جور بزرگمنشی در عین رها بودن داشت، خیلی زلال جاری شده بود و خود را در معرض دریافت قرار داده بود من در نوشتههای امثال خودمان این را نمیبینم، یک جور جدیت هست، یک جور حاضر به یراق بودن، انگار که برای دریافت فرمان رفته باشیم. حالا لیاقتش را داشتهایم یا نه چیز دیگری است. چه قدر این اختلاف در زمان غریب است!!!!
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.