یادداشت ملیکا خوشنژاد
1403/8/27
خانم ویرجینیا عزیزم، یک شکاف بزرگ توی قلبم هست که همزمان که دردم میآورد، برایم لذتبخش است و شما مسئول به وجود آمدن این شکاف بزرگ توی قلبم هستید. میدانم این کتابی عادی نیست که بشود دستت بگیری و هر روز چند صفحهای بخوانی، کاراکترها را کمکم بشناسی و ببینی قسمتی از زندگیشان چطور سپری میشود و در نهایت تصویری کلی از داستان و شخصیتهایش در ذهنت باقی بمانند. این کتاب بیش از هر چیز احساسات را منتقل میکند، بنابراین نباید انتظار داشت مثل یک داستان سراست پیش برود. بهنظرم کتاب باید دستکم در بعضی قسمتها بلند بلند خوانده شود تا لحن متفاوت کاراکترها دستِ آدم بیاید. اگر کتاب را برای خودم بلند بلند نمیخواندم و سعی نمیکردم ویژگیهای شخصیتی، لحن، صدا، چشمها و حتی لباسهای کاراکترهای مختلف را تصور کنم شاید نمیتوانستم حتی رودا را از برنارد تمیز دهم، چه برسد به رودا را از جینی و سوزان. گرچه تلاش برای متمایز ساختن شخصیتهایی که فقط حرف میزنند و حرفهایشان بیشتر رنگ و بوی زبانی دارد تا روایی کار سادهای نیست، قطعاً میارزد که این کار را بکنیم. پیشنهاد میکنم اگر خواستید سراغ این کتاب بروید دستکم در ۵۰-۶۰ صفحهی اول بلندخوانی کنید و سعی کنید تکتک شخصیتها را در ذهنتان تصور کنید تا کمکم برایتان از هم متمایز شوند و بعد در ادامه بهصورت خودکار صدای برنارد را از صدای نویل تشخیص خواهید داد. جینی و رودا و برنارد شخصیتهای موردعلاقهی من بودند و بخشی از خودم را در آنها میدیدم اما راستش را بخواهم بگویم بهنظرم این شش نفر بهعلاوهی پرسیوال آدمهای مختلفی بودند که در سر یک نفر زیست میکردند (شاید خانم وولف؟) مثل خود ما که انگار هر کدام در سر و قلبمان چند نفریم. بیشتر آدمها میگویند این کتاب شبیه شعر است، اما بهنظر من بیشتر به موسیقی میماند انگار. موجها مثل نتها میآیند و میروند و ناپایداری ماهیتشان است. موجها خیلی عجیباند، گرچه ظاهراً همه شبیه هماند، با هم فرق میکنند و اصلاً بهخاطر همین تفاوت زمانی و مکانی است که از هم متمایز میشوند و هر یک باید ناگزیر بمیرد تا دیگری امکان هستی یافتن را پیدا کند، درست مثل نتهای موسیقی که باید در زمان بمیرند تا نت بعدی پدیدار شوند. واژهها در این کتاب شبیه موجها و نتهای موسیقی بودند. واژهها عطر و طعم داشتند. من عطردستهای خاکی سوزان را موقع شنیدن و خواندن حرفهایش میشنفتم و هیچکس جز خانم وولف نمیتواند با زبانْ احساسی را که غیرزبانی است، انقدر شگفتانگیز منتقل کند.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.