یادداشت مسیح ریحانی

        کتاب را مثل دیگر آثاری که از دکتر ساعدی خوانده‌ام دوست داشتم.
برخی قصه‌ها بسیار جذاب و برخی کمی حوصله‌سربر(!) بودند. در این میان آن‌چه که برای من عجیب بود، شباهت داستان‌های «شنبه شروع شد» و «آشفته‌حالان بیداربخت» بود. هر دو داستان تقریبا شبیه هم بودند و نکته‌ی خاصی هم نداشتند.

شخصا «بازی تمام شد»، «خانه باید تمیز باشد» و «میهمانی» را به همین ترتیبی که نوشته‌ام، بیشتر پسندیدم و اگر فرصت مطالعه‌ی کل کتاب را نداشتید این سه داستان را حتما بخوانید.
      
2

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.