یادداشت فاطمه

فاطمه

1403/03/01

                کتاب سه تا روایتگر داشت: مادر، پدر و دختر
و داستان در زمان حال(مصادف با زمان درگیری های سوریه بود، اما به سوریه نمی‌پرداخت) و زمان جنگ تحمیلی جابجا میشد‌.
تا اواسط داستان خوب بود و تقریبا یه کششی داشت. اما از یه جایی ببعد طوری بود که احساس می‌کردم سرهم بندی داره میشه.
و بنظرم میشد با اضافه کردن یکسری جزئیات (مثلا اردشیر داستان عضو منافقین می‌شد و...   یا حتی یه روایتگر "پسر" هم به داستان اضافه می‌شد تا حدی به جنگ سوریه می‌پرداخت) کلی هیجان و شاخ برگ به داستان داد و از یکنواختی پایانی درش آورد.
در کل بنظرم می‌تونست خیلی قوی تر باشه، شاید حتی سطح توقع من بالاست و از این حرفا...
با آرزوی موفقیت برای آقای نویسنده :)
        

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.