داستان با یه روند جالب شروع میشه.
مردی که بهش خبر میدن مادرش فوت شده و خودش رو با بی تفاوتی و بی حوصلگی به اونجا میرسونه.
از همین ابتدای داستان متوجه میشی که مورسو شخصیت اصلی داستان شخصیتی بی تفاوت؛بیخیال و کم حرف و بدون هیچ معنا و امیدی در زندگیه.
حتی خونسردیش در قتل هم آدمو متعجب میکنه.