یادداشت آوایگمشدهدرورقهایفراموشی؛
آوایگمشدهدرورقهایفراموشی؛
1404/2/5
نمیدانم دقیقاً چگونه باید احساساتم را بیان کنم؛ این کتاب برایم بهشدت جذاب بود، تا جایی که تمام جزئیات داستان را به خاطر دارم و تصور نمیکنم هیچگاه آن را فراموش کنم. شاید اگر دیگران آن را بخوانند، بهاندازهی من برایشان تأثیرگذار نباشد. حتی خودم نیز نمیدانم چرا تا این حد مجذوب آن شدم. از همان صفحههای نخست تا خط به خطِ داستان، همراهش بودم و مدام در ذهنم، وقایع را تصویرسازی میکردم. گاهی پس از خواندن برخی قسمتها، تنها به دیوار خیره میشدم و به عمق داستان میاندیشیدم. نمیتوانم بگویم این کتاب برای همه عالی است، اما اگر به داستانهای معمایی و پررمزوراز علاقه دارید، «پیدایت کردم» گزینهای بسیار مناسب خواهد بود. هر بار که فکر میکردم داستان به پایان رسیده و پرده از رازهای نهفته برداشته شده است، لیزا جوئل بار دیگر مرا غافلگیر میکرد. برخی از بخشهای داستان بسیار دردناک و تأثیرگذار بودند، بهگونهای که میتوان درک کرد چقدر آن موقعیتها میتوانند تلخ و آزاردهنده باشند. و آلیس—شخصیتی برونگرا و دوستداشتنی—نقش مهمی در جذابیت داستان ایفا کرد. آغاز روایت از او بود؛ فردی که عاشق کمک به دیگران بود، بدون فکر کردم به اینکه ممکن است برای او و خانوادهاش خطرناک باشد و همین ویژگی سبب شد وارد ماجرایی شود که از بسیاری جهات غیرقابلهضم بود. نقاط قوت: 1. روایت پرکشش و تعلیق حسابشده – لیزا جوئل استاد خلق تعلیق است. هر بار که تصور میکنی رازهای داستان آشکار شدهاند، نویسنده مسیر جدیدی را پیش رویت میگذارد و تو را غافلگیر میکند. همین عنصر باعث میشود کتاب تا لحظات آخر جذاب بماند. 2. شخصیتپردازی قوی، خصوصاً آلیس– آلیس با روحیهی برونگرا و تمایل به کمک به دیگران، جذابیت خاصی دارد. او نهتنها محرک اصلی داستان است بلکه موجب درگیر شدن احساسی خواننده با وقایع کتاب میشود. و نه تنها آلیس بلکه شخصیت های دیگر هم از جمله فرانک و مارک و کریسی هم خیلی خوب به آنها پرداخته شده، و داستان پر کششی را ساخته است. 3. فضاسازی دقیق و تأثیرگذار – جوئل بهخوبی موفق شده است فضای رازآلود و گاهی سنگین داستان را ایجاد کند، بهگونهای که حس حضور در همان موقعیتها را به خواننده منتقل میکند. 4. بررسی لایههای روانشناختی شخصیتها – در کنار روایت معمایی، کتاب به برخی مسائل روانشناختی نیز میپردازد، از جمله تأثیر گذشته بر تصمیمات شخصیتها، احساس گناه، و تلاش برای کشف حقیقت. نقاط ضعف: 1. برخی بخشها ریتم کندتری دارند – در قسمتهایی از داستان، روایت کمی کند پیش میرود، بهخصوص هنگامی که شخصیتها در حال پردازش احساسات خود هستند. این موضوع ممکن است برای برخی خوانندگان که انتظار هیجان بیوقفه دارند، کمی آزاردهنده باشد. 2. وجود برخی کلیشههای ژانر معمایی – اگرچه داستان تازگی دارد، اما در برخی لحظات از عناصر نسبتاً کلیشهای ژانر استفاده شده است، مانند فردی که بهصورت ناگهانی در گذشتهاش با رازی مواجه میشود و سفری برای کشف آن آغاز میکند. 3. پایانبندی ممکن است برای برخی خوانندگان بحثبرانگیز باشد– برخی خوانندگان ممکن است پایان را رضایتبخش بیابند، اما عدهای دیگر شاید احساس کنند که میتوانست پیچیدگی بیشتری داشته باشد. به نظرم این اثر برای علاقهمندان به ژانر معمایی یک پیشنهاد جذاب است، بهویژه اگر از داستانهایی لذت میبری که خواننده را درگیر کشف حقیقت و تحلیل روانشناسی شخصیتها میکنند.
(0/1000)
نظرات
6 روز پیش
حالا که اسم کتاب های دیگه شو فهمیدم چرا اینقدر آشنا بود. تو کتابخونه مون چند تا از این کتاب ها رو دیدم آخه 😅 @Mylibrarybooks
1
آوایگمشدهدرورقهایفراموشی؛
6 روز پیش
فکر کنم اونا هم کتابهای قشنگی باشن، خیلی خوبه که داریشون✨ @Mohisa
1
6 روز پیش
مثل همیشه از خوندن یادداشتت لذت بردم. امیدوارم که امسال یادداشت های بیشتری رو بنویسی.
1
2
آوایگمشدهدرورقهایفراموشی؛
6 روز پیش
ممنونم. خیلی خوشحالم که همیشه نظرتون رو راجب یادداشت هام میگید.
1
آوایگمشدهدرورقهایفراموشی؛
6 روز پیش
1