یادداشت Maral

        هوایِ سرد اواسط پاییز ۹۸ ، بینی قرمزم، کتابخونه و پارسیان و من! فانتزی دوران کودکیم. ✨
پارسیان و من رو خیلی رندوم از قفسه چشمم خورد و از مسئول کتابخونه دلسوزمون، راجبش پرسیدم و گفت شاهنامه بازسازی شدست. 
هوایِ سرد بیرون وسوسه‌ام کرد بشینم روی یک صندلی و بخونمش..
بعد از چندسال دوباره رفتم و جلد اولو اوردم و توی خنکیِ شهریور خوندم، از زمانی که مارال کوچیکتر بود تا الان هنوزم این کتاب براش قشنگترینِ و پر از خاطره و سرماست!
خیلی پیشنهاد میکنم، خیلی خیلی خیلی! 
خودتون رو جا بدین تو داستان، نفس های پر استرس بکشین که چه بر سر آفریدون و دسته آزادی‌طلب دوران ضحاک خواهد آمد؟ و چه بر سر اهریمن و ضحاک مار به دوش؟
ایرج و اردشیر دلاور داستان چه شجاعتی خرج میکنند!؟ ماننا دختر آرزوهایِ اردشیر!
و پایانی پر از پایان :] !