یادداشت یگانه ونارچی

        سه قطره خون یک داستان مدرن است. روایتی پر ابهام و دایره‌وار که همواره به دیدن سه قطره خون زیر درخت ختم می‌شود. از آنجایی که راوی شخصیت اصلی‌ست و شخصیت اصلی یک دیوانه‌ی روان‌پریش است روایت داستان هم از هم گسیخته و فاقد انسجام است و پیرنگ، سیر علی و معلولی مشخص ندارد و جریان سیال ذهن بر داستان حاکم است. 
شخصیت‌ها به دو دسته اصلی و فرعی تقسیم می‌شوند. شخصیت‌های فرعی‌ دخلی در پیرنگ نداشته و صرفا توسط شخصیت محوری معرفی می‌شوند و شخصیت‌های اصلی_که گاه گمان می‌رود که همه‌‌شان همان شخصیت محوری  باشند_سیر داستان را می‌سازند. اتفاقات بیرونی کمتر در داستان اهمیت دارند و نویسنده بیشتر به درون شخصیت ها رسوخ می‌کند.
      
1

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.