یادداشت آراز فرهنگ
2 روز پیش
برای نوجوانان گروه سنی (ج) و (د) تدوین شده است. از انتشارات هوپا «یک روز صبح اریک کوچکترین عضو خانوادهی اریکسون از صدای مامان و بابا که توی آشپزخانه حرف میزدند بیدار شد. از لحن صدایشان معلوم بود دارند دربارهی چیز نگرانکننده و مهمی حرف میزنند. بابا گفت: همهجا را به هم ریخته. ببین توی روزنامه چی نوشتهاند. اینجا! اینجا را بخوان.مامان گفت: وای نه! وحشتناک است! خیلی وحشتناک!اریک از تختش پرید پایین. میخواست بداند چه چیزی آنقدر وحشتناک است. و خب، خیلی زود فهمید چه خبر است. توی صفحهی اول روزنامه با تیتر درشت نوشته بودند: پهپاد جاسوسی یا بشقاب
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.