یادداشت

تندتر از عقربه ها حرکت کن
        کتاب انگیزشی میخوای؟ تندتر از عقربه ها حرکت کن
کتاب مدیریتی میخوای؟ تندتر از عقربه ها حرکت کن
کتاب جهادی میخوای؟ تندتر از عقربه ها حرکت کن
کتاب امیدآفرین میخوای؟ تندتر از عقربه ها حرکت کن
کتاب موفقیت میخوای؟ تندتر از عقربه ها حرکت کن
کتاب کارآفرینی میخوای ؟ تندتر از عقربه ها حرکت کن
کی؟ مدرسان شریف؟ چی؟ مدرسان شریف

بعله. اگه بری تو اینترنت سرچ کنی : نوید... گوگل برات اینا رو لیست می‌کنه: نوید محمدزاده، نوید زردی، نوید افکاری، نوید محمودی و...
نوید نجات بخش اما پیشنهاد دهمش هم نیست.
اینم از بدبختی های ماست که آدمای موثر، آدمای بزرگ، آدمای مفید برای کشور و جامعه اینقدر ناشناخته و بی اهمیتن در بین مردم.

مهندس نوید نجات بخش پسر پزشکه اما خودش پزشک نشد. خودش عاشق کارای فنی و مهندسی بود و رفت تو کار تعمیر تجهیزات پزشکی. از تعیمر تجهیزات ساده میرسه به تعمیر تجهیزات پیچیده، بعد هم تولید قطعه های کوچیک و بزرگ و بعد هم ساخت دستگاه های مهم در عرصه پزشکی و درمان. تا جایی که دستگاهی میسازه که فقط ۴ تا شرکت در دنیا به تکنولوژی ساختش رسیدن... اونم نه تو یه فضای گل و بلبل که همه تشویقش کنن و براش کف و سوت بزنن و بگن آفرین برو جلو ما پشتتیم.
مسخره ش کردن، دست کمش گرفتن، نا امیدش کردن، سنگ هم انداختن اگه تونستن اما اون به راهش ادامه داد.
البته که حمایت ها و کمک هایی هم براش میرسید و خدا بزرگترین حامی ش بود‌.
وقتی کتاب رو میخوندم یه جاهایی آهنگ «پروا» محمد معتمدی تو ذهنم پلی میشد. 

بر من همه درها بسته شد و از پا ننشستم
آمد سوی من سنگ از هم سو اما نشکستم...

گاهی توضیحات تخصصی کار برام خسته کننده میشد. به نظرم میتونست کتاب کم حجم تری باشه. اما در مجموع شیرین بود. بخونید و لذتش رو ببرید. 
      
43

20

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.