یادداشت پیمان قیصری
1402/12/18
مسئلهی اسپینوزا شبیه به کتاب درمان شوپنهاور (و البته اندکی ضعیفتر) دو داستان متفاوت راجع به دو نفر رو به طور موازی روایت میکنه و سعی میکنه این دو نفر رو به هم گره بزنه. یالوم اطلاعات تاریخی و تخیلات خودش رو با هنر نویسندگی مخلوط میکنه و سعی میکنه هر دو شخصیت کتاب رو با گفتگوهای غیرواقعی با افراد ساختهی ذهن خودش روانکاوی کنه. باروخ اسپینوزا فیلسوفی که در خانوادهی یهودی به دنیا اومد اما خیلی زود فهمید کتاب، معجزات، پیامبران و حتی خدای یهود رو قبول نداره و در نهایت مورد تکفیر کنیسه قرار گرفت و در انزوا و تنهایی به مطالعه و نوشتن پرداخت و از راه تراشیدن عدسی امرار معاش میکرد. اسپینوزا موضوع اولین خط داستانی این کتاب هست و دومین ماجرا، داستان آلفرد روزنبرگ یکی از تئوریپردازان حزب نازی. آلفرد روزنبرگ به ناپاک بودن خون یهود و برگزیده بودن قوم آریایی اعتقاد داشت و (در داستان کتاب) در دوران مدرسه مجبور به انجام تکلیفی در مورد فیلسوف یهودی اسپینوزا میشه و این درگیری با اسپینوزا همیشه باهاش میمونه. از جایی که مثل همیشه علاقهای به بیان نظرات و اعتقادات خودم ندارم، حرفی راجع به اعتقادات و نظریات اسپینوزا هم ندارم اما برای صحبتهای اسپینوزا جواب و نقد بسیاری هست که در صورت علاقه میتونید اونها رو هم بخونید.ه
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.