یادداشت مجتبی بنی‌اسدی

                سرگرم‌کننده
محاوره بودنش من را برد سمت هولدنِ ناطوردشت. یک‌جورهایی هم شبیه آن پسر بود. یک جوان عاشق ولگردی. به نظرم اگر کسی می‌خواهد صرفا یک داستان سرگرم‌کننده بخواند و لابه‌لایش کمی هم به فکر فرو برود، این داستان ۱۴۰ صفحه‌ای کشش این را دارد که جذبش کند؛ همین‌طور که خودم جذب شدم. ولی محتوای داستان‌های آمریکایی با زندگی‌های ایرانی همخوانی چندانی ندارد. امکان ارتباط برقرار کردن با شخصیت‌ها خیلی کم می‌شود. پس به کسانی که تازه داستان‌خوانی خارجی را شروع کردند،‌ توصیه نمی‌کنم. از ترجمه راضی بودم. محاوره کردنِ کل متن به نزدیک شدن به شخصیت اصلی که یک ولگرد ِ قاتل بود، کمک می‌کرد. بین دو ستاره(عدم توصیه) و سه ستاره (دوستش داشتم) شک دارم. بعید می‌دانم به کسی توصیه‌اش کنم. باید بروم درباره نویسنده بیشتر بخوانم.
        
(0/1000)

نظرات

ولی توصیف شما از کتاب به گونه‌ایه که آدم رو ترغیب به خوندنش میکنه 😅
1
سخت می‌تونم درباره‌ یک داستان/رمان همه‌ش سیاه بنویسم. نقطه ضعف بدی است.