یادداشت Zahra Gh

Zahra Gh

Zahra Gh

1403/11/23

        روایتی جذاب و شیرین و به نظرم حماسی، از اهواز در حال و هوای واقعه‌ی ملی شدن صنعت نفت  و بیان عقاید چپ ایرانی در آن زمان ، البته در لفافه و در بستر زندگی خالد، از ۱۶ تا ۱۸ سالگی که به عقیده‌ی من، انتخاب هنرمندانه‌ای برای روایت‌گری بوده.

نکات دیگر کتاب:
🔶  گیرایی بالا؛ تا جایی که وقتی زمین می‌ذاشتم، بی‌قرار می‌شدم.
🔶  خیلی ایرانی؛ به این معنا که به خرده فرهنگ‌های زمانه، توجه زیادی شده.
🔶  حجم اروتیک نویسی به -نظر من-  بدون دلیل بالاست و محتوا چنین نیازی نداره.
🔶 پایان داستان به نظرم جای خوبی نبود و انگار هنوز نیاز به ادامه دادن داشت.
🔶  با وجود حس حماسی مثبتی که داشت، گاهی جاها حس شعاری شدن و خروج از حد انصاف برای شخص من برجسته می‌شد.
🔶 رشد تدریجی شخصیت «خالد» هنرمندانه و به‌جا بود، گرچه چندجایی این سوال برام ایجاد شد که:«وقتی کسی سواد معمول نداره و حتی مثلا نخست وزیر ی که سرکاره رو نمی‌شناسه، چجوری تبدیل به اکتیویست سیاسی در این حد و اندازه میشه!؟»
      
188

24

(0/1000)

نظرات

با احترام ایراداتان وارد نیست:-)
همسایه ها در اوج است و دیگر رمان های ایرانی هنوز مانده به دامنه کوهش برسند🌻🙏
2

1

Zahra Gh

Zahra Gh

1404/3/5

ایراد نبودن، در چنین جایگاهی نیستم و سوادش رو ندارم در جایگاه مخاطب، بازخوردم بود در مواجهه‌‌ی اول

در مورد در اوج بودن که بله کاملا موافقم👌🏼 

1

من هم به عنوان یک مخاطب عرض کردم خدمتتان
آن هم یک مخاطب بی سواد اما طرفدار همسایه ها🙏🌻
@Zahra_Gh 

1