یادداشت شقایق خانجانی

        از ادبیات روس هیچکس به اندازه‌ی قلم چخوف برام خوشایند نبوده و حالا بولگاکف با این کتاب منو وارد دنیایی کرد که هرچی جلوتر رفتم بیشتر دلمو لرزوند.
با شیطان همراه شدم، دلم برای حاکم اورشلیم سوخت، برای مرشد و مارگاریتا غصه خوردم، از دست بهیموث و کروویف حرص خوردم و گاهی با کاراشون خندیدم، و یه جایی وسطای کتاب فهمیدم که از دست رفتم. فهمیدم که این کتاب قراره از اونایی باشه که برمیگردم سراغش و دوباره می‌خونمش.
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.