یادداشت بابک قائدنیا
1403/11/25
«انسان، رشته زندگی را نبافته است، او فقط تاری از آن است. هر چه به این تار روا بدار به خود روا داشته است» چندی پیش دوست عزیزی @kamyargharra کتاب #پیام_گم_گشته از #مارلو_مورگان، با ترجمه فرناز فرود را به من داد. امشب مجالی فراهم شد، که تقریبا در مدت ٣ ساعت بیوقفه آن را خواندم. خواندن کتاب همزمان شد با بارش باران بهاری و لذت آن را دو چندان کرد. خلاصه داستان از این قرار است که: افراد یک قبیله بیاباننشین در استرالیا، که خود را «مردم حقیقی» میخوانند، از یک زن آمریکایی دعوت میکنند تا در سفری چهار ماهه در بیابانها، آنها را همراهی کند. او در طی ۲۵۰۰ کیلومتر پیادهروی با پاهای برهنه در صحرا، شیوه تازهای برای زندگی و شفاگری میآموزد که بر مبنای حکمت فرهنگی ۵٠ هزار ساله بنا شده است و به دگرگونی عمیق وی میانجامد. مارلو مورگان اثر خود را اینگونه معرفی میکند: «این کتابِ داستانی بر مبنای تجربههای من در استرالیا نوشته شده است، اما این رویدادها در آفریقا، آمریکای جنوبی و هر جا که معنای حقیقی تمدن هنوز پا بر جاست، امکانپذیرند. خواننده باید پیام خاص خودش را از سرگذشت من دریابد.» مورگان ادعا میکند تمام داستانهای این کتاب براساس تجربیات واقعی خود او نوشته شده است؛ با این حال پس از انتشار این کتاب، بحث و جدلهای فراوانی پیرامون درستی و صحت تجربههای بیان شده در آن مطرح شد. مورگان در چاپ بعدی کتاب خود نامهای از رئیس قبیلۀ بدوی مذکور ضمیمه کرده است که نشان میدهد کتاب را خوانده و درستی آن را تأیید میکند. این کتاب، اولین رمان مورگان است که به مدت ٣١ هفته در فهرست پرفروشهای نیویورکتایمز قرار داشت.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.