یادداشت عینکی خوش‌قلب

ستاره های تابستان
        گلادیس عزیز در جلد اول، منتقد کوچک، به طور کاملا اتفاقی منتقد روزنامه نیویورک استاندارد شده و در این جلد قرار است به اردوی تابستانی برود (گرچه خیلی دلش نمی‌خواد) و  نقشه‌ای بکشد که ادامه فعالیتش با روزنامه نیویورک استاندارد دچار مشکل نشود.
گلادیس در اردو تابستانی هم سراغ آشپزخانه اردو می‌رود، گرچه همه چیز آن‌طور که دلش می‌خواهد پیش نمی‌رود و در طول این قصه با چیزهای دیگری، مثل دوستی و رابطه با همسن‌هایش هم درگیر است.

ماجرای گلادیس و غذاهایش در این کتاب تمام نمی‌شود و ادامه قصه او به جلد سوم "ستاره‌های درخشان" می‌رسد.
      
80

11

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.