یادداشت پاپیروس.
3 روز پیش
این کتاب جوری دست میندازه دور یقهی آدم و می کِشتِش وسط دنیای جادویی امیلی، که خیلی وقتا یادم میرفت در حال خوندنم و غرق میشدم. تعریف بهتری از کتاب کامل ندارم. شخصیت ها با گذشتهشون، سوء برداشت هاشون و همهی احساسات فراموش شدهشون خودشون رو در معرض قضاوت های ما میذارن. خیلی واقعین! اونقدر که حس میکنم منم یه خاله الیزابت یا خاله لورا دارم و عصر قرارِ با پری و تدی و ایلزه برم بیرون! خیلی جادویی و اسرار آمیز از اتفاقات واقعی حرف میزنه، مثل وزش باد که تبدیلش میکنه به داستان. برای آدم های عاشق نوشتن_ و عاشق خوندن_ امیلی یه خونهی زیباست که دنیا رو با عینک زیبا شناسی نگاه میکنه. شاید ما هم بتونیم وسط شهرهای صنعتی و دود گرفتهمون زیبایی رو پیدا کنیم..؟ پ.ن: از وقتی امیلی خوندم کوتاه نویسیم دچار مشکل شده..
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.