یادداشت محمدرضا معلمی

        هفدهمین کتاب ۱۴۰۴

«مسافر و مهتاب»

یک رمان با شخصیت‌ها، موقعیت‌ها، دیالوگ‌ها و اتفاقات عجیب و غریب و عمیق. تم روانکاوی داشت و شخصیت‌ها مسیرهای جالبی رو برای رسیدن به خودشناسی طی می‌کردن. دویست صفحهٔ اول کتاب این حس رو به آدم میده که انگار مشغول خوندن سفرنامهٔ گاهی‌حوصله‌سربرِ نویسنده به اروپاست؛ اما از حدود صفحهٔ دویست تا آخر کتاب، به مراتب بهتر از دو سوم اولش میشه.

داستان از سفر ماه عسل یک زوج جوون به ایتالیا شروع میشه. اونجا یکی از دوستان قدیمیِ مَرد رو می‌بینن و حرف‌هایی راجع به گذشته می‌زنن که باعث شروع شخم‌زدن گذشته توسط مرد و همسرش میشه. از دل این کندوکاو در گذشته، مرد و همسرش قدم تو مسیر روبه‌روشدن با خود واقعی‌شون می‌ذارن؛ خود واقعی‌ای که مثل خودهای واقعی خیلی از ماها، زیر جبرها و ترس‌ها و فرارها و فریب‌ها دفن شده.

نویسندهٔ نابغهٔ مجارستانی که بخاطر یهودستیزی‌ش در ۴۳ سالگی در اردوگاه‌های کار اجباری کشته و در یک گور دسته‌جمعی دفن میشه، جوری از ایران و مردم و فرهنگ ایرانی و لطفعلی صورتگر :) و کشورهای مختلف اروپا حرف زده بود که انگار یک عمر همهٔ این کشورها بوده.

برای من :) ۴.۷۵ از ۵

📚 @mimremeembook
      
336

27

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.