یادداشت |زینب|
1403/5/18
چندوقت پیش سریالی را شبکه آیفیلم بازپخش داشت و من تماشا میکردم، مادرم میگفت زمان پخش اولیه سریال خیلی دنبالش میکردم عمر فیلم نهایت برای ۵ سال قبل بود اما من حتی چهره بازیگر نقش اول را هم به خاطر نداشتم چه برسد به فیلم. واقعا نمیدانستم چرا باید اینطور فراموش کرده باشم اما بعد یادم افتاد شرایط مناسب روحی در آن زمان نداشتم؛ از این نظر شخصیت کتاب را درک میکردم وقتی که میگفت هیچ خاطرهای تا قبل از ٩ سالگی در ذهنش نمانده. آنطور که انتظار میرود کتاب اطلاعات درمورد جنگ بوسنی نمیدهد و صرفاً از دید یکی از اشخاص حاضر در واقعه است و آنچه در آنسالها و حتی بهتر بگویم پس از آنسالها گذرانده. از این جهت بیشتر شبیه به این است که در یک جلسه مشاوره فردی خاطراتش را بیان میکند. این نوع روایت تا حدی نیاز است برای آنکه بدانیم چه بر سر آدمها آمده اما فکر میکنم تاثیری جز اینکه مخاطب آه بکشد و حتی ساعتی بعد واقعه را فراموش کند ندارد. پن: ما موضوع کم نداریم برای تعریف کردن، برای شناخته شدن، برای در خاطرها ماندن اما اینکه چطور روایت کنیم هنوز جای کار دارد. بخش ترسناک این اتفاق این است که پیش از آنکه ما قصه را تعریف کنیم دیگران آنطور که دوست دارند از ما بگویند.
(0/1000)
توکلی
1403/6/20
0