یادداشت علیرضا فراهانی
1404/1/16
اینگونه مینویسم که اهداف نویسنده در این کتاب برآورده میشود. ابتدایی ترین نکتهی قابل اشاره در مورد کتاب، طرح سوال به جا و همه گیری است که در اذهان علاقه مندان و معتقدان و پژوهشگران ادیان همیشه پر رنگ بوده است با چه متن و با چه نگاهی و از همه جدیتر با چه روشی به خوانش متنهای مقدس میخواهیم رو به رو شویم؟ به صورت خاص و در موضوع اساسی کتاب، هیچ یک از حافظان و حاملان حدیث، دعوی قطعیت صدور تمام احادیث منقول و مکتوب در مجامع حدیثی خود را نکرده و راه را برای ارزیابی و اعتبارسنجی خبرگان حدیث و روایت بازگذاشتهاند. همچنین روشن است که حتی به فرض صحت انتساب حدیثی به معصومان، گاه فهم آن نیاز به بررسی دقیق دارد و باید با بهکارگیری علوم و فنون مختلف آن را مطلق، مقید یا محدود به شرایط زمانی و مکانی خاص و مانند آن معنا و تفسیر کرد. پالایش میراث حدیثی سنت دیرینه تشیع بوده و از وجوه متمایزکننده شیعه از اهل سنت بوده است، امری که عالمان شیعی از شیخ مفید، شیخ صدوق و سیدمرتضی تا محدث نوری و علامه شعرانی بدان پرداختهاند و گاه به دلیل اختلاف نظرهایی، آرای یکدیگر را نیز نقد کردهاند که بسامدهای آن همیشه احساس میشود. در ادامهی سنت عقلانی و شرعی، یکی از وظایف عالمان دین، پالایش منابع حدیثی شیعه از روایاتی است که به جهتی بیاعتبارند و نباید مستند عقیده یا رفتار قرار گیرند؛ مثلاً از آن جهت که حدیث مزبور سابقهای در منابع کهن نداشته و با تأخیری چند صد ساله وارد متون کلامی یا تاریخی شده است، یا محتوایی خرافی، غالیانه و انحرافی یا مغایر با اصول قطعی عقلی، کلامی و الهیاتی دارد. نویسنده در بخشی از این کتاب مینویسد: امروز از آنجا که برخی عامدانه یا ناشیانه با دستاویز قرار دادن روایات خرافی و ضعیف سعی در بیاعتبار جلوه دادن تمام مجموعههای حدیثی گرانبهای شیعه دارند، ضرورت نقد حدیث از سوی آشنایان با علوم اهل بیت(ع) دوچندان شده است. اگر اینان در اقدام خود توفیق یابند، نه فقط جامعه اسلامی که بشریت از گنجینه عظیمی از معارف ناب الهی محروم خواهد شد. نویسنده در فصل اول به توضیح کلیاتی در علوم حدیث و بیان روش ارزیابی و اعتبارسنجی احادیث پرداخته است. در فصل دوم برخی از احادیث موجود در کتب تفسیری و روایاتی که به تفسیر و تطبیق آیات قرآن میپردازند، نقد و بررسی شده است. فصل سوم اختصاص به احادیث اعتقادی دارد. مراد از روایات اعتقادی در اینجا هر روایتی است که به شکلی متضمن یک عقیده یا باور است، نه صرفاً روایات کلامی. در فصل چهارم به نقد روایات تاریخی پرداخته است، روایاتی که داستانی را به امامان(ع) نسبت میدهند یا سیرهای را از ایشان نقل میکنند. فصل پنجم درباره روایات عاشوراست. روایات عاشورا نیز جزء روایات تاریخی هستند، اما به جهت اهمیت عاشورا و مقتل امام حسین(ع)، نویسنده فصل جداگانهای به آن اختصاص داده است. روش نگارنده در ارزیابی روایات، روش متداول و مقبول غالب عالمان شیعی در طول تاریخ بوده است، یعنی بررسی سند و محتوا به صورت توأمان و بررسی پیشینه روایت در منابع حدیثی و تاریخی. همانطور که در فصل اول آمده، نگاه سندی صِرف، بدون نگاه به محتوای روایت و قرائن آن در منابع و نگاه محتوایی صِرف بدون نظر به سند و نقد رجالی هر دو خطاست و آفات متعددی در پی دارد.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.