یادداشت زهرا ساعدی

        کتاب از سه جستار‌ ریچل اویو که در‌ نیویورکر منتشر شده، تشکیل شده. جستار اول در مورد خانواده‌ای است که دخترشان مرگ مغزی شده اما معتقدند این مرگ نیست و تا زمان تنفس، زنده است. جستار دوم که جالب‌ترین جستار کتاب بود در مورد دختری است که مبتلا به بیماری گریز می‌شود و زمان تاثیر بیماری همه‌چیز را فراموش می‌کند و سر از جاهایی عجیب درمی‌آورد. مقاله دوم من را یاد کتاب « بی‌نام» جاشوا فریس انداخت؛ در آن کتاب هم شخصیت اول بیماری مرموزی دارد که وادارش می‌کند راه برود تا بیهوش شود.جستار سوم هم در مورد سیاه‌پوستی است که بیش از چهل سال در انفرادی بوده و البته ناعادلانه. و تمام این مدت سعی کرده الگو باشد و روحیه‌اش را حفظ کند.
ترجمه‌ی کتاب هم اگرچه قابل فهم و خواندن بود اما جای کار و بهبود داشت.
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.