یادداشت Fatima
1403/8/28
4.1
27
کتاب کوتاه ، ولی جالب و لذت بخشی بود . قبل از این ، کتاب تهمت رو از این نویسنده خونده بودم و ازش به اندازۀ این یکی خوشم نیومده بود. چه قدر زیبا بود این موضوع که شخصیت داستان با وجود زندانی بودن جسم ، با کتاب خوندن آزادی روحش رو تجربه کرده بود♡ یه جای دیگه خونده بودم که : تنها راه آزادی واقعی ، محدودیته ( محدودیت مفید ) و محدودیت امروز ، آزادی فردا رو به دنبال داره .... اول داستان ، با خودم گفتم داره چه کار احمقانهای میکنه و چه بیهوده میخواد سال های باارزش عمرش رو بریزه دور! ولی بعد ، یه جورایی دلم خواست منم یه همچین چیزی رو تجربه کنم ( البته نه انقدر طولانی! ) . گاهی دلم میخواد یه کلبۀ کوچیک داشته باشم تو یه جایی که هیچ آدمی نباشه تا بتونم بدون دغدغه و با آرامش و خیال راحت ، دیوانه وار کتاب های مختلف بخونم ، شعر حفظ کنم ، بنویسم، با خدای خودم خلوت کنم و هر کار دیگه ای که در حال حاضر اونقدر که دوست دارم و نیازه ، براشون وقت نمیذارم ... و دیگه اینکه ، دوست داشتم آخرش به جای فرار، بمونه و از تجربهش برای بقیه بگه و خودش و نظرش رو ثابت کنه ...
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.