یادداشت

شیب
        به نظرم نه خود کتاب چندان خوب بود نه ترجمه‌ش.حین خوندن کتاب دو یادداشت در گزارش پیشرفت نوشتم و اونجا مثال‌هایی آوردم که چرا. مطالب کتاب پیوستگی خوبی نداشتن، تکرار حرف‌ها زیاد بود و راهکار کم. کتاب از بخش‌های کوتاهی تشکیل شده بود که آدم فکر می‌کرد نویسنده قبلا تو موقعیت‌های مختلف اینا رو نوشته (مخصوصا که ست گودین یه وبلاگ داره که هر روز آپدیت می‌شه) و حالا همه رو جمع کرده تو یه کتاب. می‌شد این‌ها رو تو یه جستار یا پست وبلاگ گفت و مطلب خوبی هم بشه. اما در قالب یه کتاب به نظرم خوب درنیومده بود.
در مورد ترجمه هم چند جا معادل‌های بهتری می‌شد انتخاب بشه. بعضی جملات هم چطور بگم، انگار که تحت الفظی ترجمه شده بودن.
هدف کتاب این بود که بگه کجا باید یه کاری رو رها کنیم و کجا نه، باید به تلاش ادامه بدیم تا از «شیب» و سختی اون کار عبور کنیم. من غیر از «شیب» کتاب دیگه‌ای از ست گودین نخوندم (فقط خلاصه مهره حیاتی رو از بی‌پلاس گوش دادم) و شاید نتونم قضاوت کاملی کنم. اما یه جاهایی موقع خوندن این کتاب دلم می‌خواست گودین رو گیر بیارم و بهش بگم قرار نیست هم تو کارآفرینی و بازاریابی و غیره خوب باشی، هم تو نویسندگی. کاش خودتم نویسندگی رو رها کنی :/ یا به قول مترجم: جا بزنی! (و چقدر این معادل هم وقتی بارها و بارها تکرار می‌شد یه جوری بود).

+ البته اگه بخوام منصف باشم یکی دو جا از مثال‌های کتاب انگیزه گرفتم. مثلا اونجایی که می‌گفت وقتی هیچی واسه از دست دادن نداشته باشید ترس رو کنار می‌ذارید و کاری می‌کنید. و واقعا فرداش در یه مورد مشابهِ کاری اقدام کردم و نتیجه هم گرفتم :)
      
1

15

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.