یادداشت محمد سعید میرابیان

        یادداشتی برای کتاب به‌بهانه‌ی فیلم سینمایی Small Things like These (2024)

دیدن این فیلم ظلم است.
اگرچه کارگردان موضوع مهمی از تاریخ معاصر ایرلند را برای ساخت انتخاب کرده است اما پرداخت بد نویسنده و اقتباس ناقص‌تر فیلمنامه‌نویس موضوع را به داستانِ پایان‌بازی تبدیل کرده است که عده‌ای شخصیت بدون هیچ عقبه‌ی توضیح‌داده‌شده‌ای وارد داستان می‌شوند و از آن خارج می‌شوند، مثل ۵ دختر ویلیام فرلانگ(کیلین مورفی) یا خانم کوهلر، صاحبِ بارِ داخل ذغال‌سنگ‌فروشی.
اول فکر کردم فیلم یک اقتباس بد است و شاید مشکلات در کتاب مرتفع شده باشد اما کتاب هم به همین وضع_البته ذره‌ای بهتر_دچار بود. مخاطب خیلی ناگهانی و در روزهای منتهی به کریسمس، وسط زندگی یک زغال‌فروش که صاحب یک کارگاه زغال‌فروشی در لندن است، سردرمی‌آورد. کمی با کودکی سخت او آشنا می‌شود، از رابطه‌ی سرد او با همسرش آشنا می‌شود، می‌فهمد که ۵ دختر دارد، افسرده است و در گذشته‌ی خود گیرافتاده و حالا درگیر این ماجرا هم شده.
با اینکه داستان بعد سیاسی مهمی در تاریخ ایرلند دارد اما اهتمام خاصی برای روایت این بعد سیاسی در داستان دیده نمی‌شود. 

      
56

6

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.