یادداشت زهرا عشقی مُعز

همیشه آنطو
        همیشه آنطور که ما فکر میکنیم نیست، و این عدم درک درست بالطبع واکنش و رفتارهای نامتناسب به دنبال می آورد.
پسرک فکر میکرد پنگوئن گم شده، ولی او تنها بود.
او را به قطب میرساند( احساس مسئولیت) و راهی میشود تا برگردد، ولی دلش برای پنگوئن تنگ شده و جای خالی اش را حس میکند( وابستگی ، و تعلق خاطر پیدا کردن) ، پس برای دیدن  پنگوئن برمیگردد و پنگوئن هم دنبال پسرک است( محبت دوطرفه) و در آخر هم دیگر را می‌یابند در آغوش میکشند، و با هم زندگی را ادامه میدهند و هر دو از تنهایی در می آیند.

ولی درکل نفهمیدم چه حرف حسابی با کودک داشت؟!
      
2

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.