یادداشت محمدامین اکبری
1400/11/27
4.5
7
به نام او موردِ عجیبِ آقایِ سایه امیرهوشنگ ابتهاج در بین همنسلان و همسالانِ خود وضعیت استثنائی دارد هم از اولین شاگردانِ نیما است و هم عمیقاً دلسپرده قالبهایِ کلاسیکِ شعر فارسی خصوصاً غزل است در این زمینه شاید تنها با مهدی اخوانثالث قابل قیاس باشد، البته باز هم نه به صورت کامل چرا که هیچ یک از سرودههایِ کلاسیک ابتهاج از سر تفنن و طبع آزمایی سروده نشده است و سایه در هرکدام مقصود و هدفی را مورد نظر داشته است به همین دلیل هم است که هم تعداد اشعارِ سایه از دیگران کمتر است و هم غزلسرایی او پایهگذارِ دگردیسی غزل فارسی شده است. (اخوان با قوالب کلاسیک نه چنین کاری کرد و نه چنین داعیهای داشت) به جرات میتوان گفت تمام اشعار سایه در همه قوالب خواندنیست و بسیار کم پیش آمده است که او از استانداردهای خود حتی اندکی کوتاه بیاید و این نکته هم او را تافته جدابافتهای در شعر معاصر کرده است، البته این به آن معنا نیست که شعرهای سایه هم در اوج است یا این نکته سبب شده است که او شاعر برتری نسبت به دیگران باشد، نه! دیوان او از حشو و زواید مبرّا است، به عبارتی شعرهای نسروده و یا منتشر نکرده سایه بیشتر از شعرهاییست که اکنون در اختیار ما قرار دارد و اما نکته آخر اینکه با دقت در اشعارِ سایه و برخی از شاعران همنسلش مثل مشیری و نادرپور میبینیم که از لحاظ موضوعی و مضمونی تفاوت خاصی بین اشعار اینان نیست، اشعار این شاعران غالباً در دسته اشعار عاشقانه و رمانتیک قرار میگیرد. ولی چه میشود که اشعار سایه هنوز خواننده دارد ولی آن اشعار آن افراد جز معدودی از مخاطبین عام دیگر طرفداری ندارد؟ به نظر من مهمترین دلیلش همین پاکیزهگویی است، مولفهای که سبب شده زبان و بیان شعرهای او قرص و محکم باشد و نتوان خللی به آن وارد کرد. البته دلایل دیگری هم مانند اینکه او غزلسرایی را برگزید هم است ولی خب توجه داشته باشید شعرهای نو او نیز هنوز خواندنیست ولی آن دیگران به جز معدودی، شعر خواندنی ندارند. به هر رو نود و یکمین سالگرد میلاد این شاعر بزرگ مبارک باد و دیرزیاد آن بزرگوار خداوند
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.