ایده تکراری. پایان بندی تکراری ...
دلم میخواد یه داستان از یک زنی که درگیر روزمرگیه و از زندگی فرار میکنه بخونم که تهش پشیمون نشه و متوجه نشه که همون زندگی خودش بهتر بود 🙄
یه سری جملات قشنگ داشت که اونا رو فقط دوست داشتم.
البته به عنوان اولین رمان یک نویسنده قابل قبوله