یادداشت ‹ خیال ›

        تمایلی به خوندش نداشتم،
با اکراه شروع کردم
و غرق داستانش شدم؛
جزئیاتش یادم نیست ولی
با این کتاب وارد سال ۵۷ شدم
توی اون حال و هوا نفس کشیدم
توی کوچه پس کوچه‌ها از ساواک فرار کردم
و‌ روی پشت بوم بلند دادم زدم: الله و اکبر!!!

من برای تنوع خوندمش و راضی بودم؛
پیشنهاد می‌کنم قصد خوندش رو داشتید 
تعلل نکنید.
      
18

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.