یادداشت عطیه

عطیه

عطیه

1404/3/13

        “Write me a story where there is no ending, Kitt. Write to me and fill my empty spaces.”


من با این داستان زندگی کردم 
در بدترین زمان ها این کتاب پیش من بود 
نامه های ایریس و رومان همراهم بود و حرفاشون به هم، به من هم قوت قلب میداد 
باهاشون گریه کردم و خندیدم 

Should I be surprised that I was falling in love with you a second time?


حس خوندن این داستان ( هر دو کتاب) مثل پوشیدن یه ژاکت بافتنی تو یه روز بارونیه پاییزی بود
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.