یادداشت محدثه ز
3 روز پیش
○ من همین الان از یک مثلث عشقی خارج شدم :)) اجازه بدید یکم فکر کنم چون براساس میزان علاقهم به طارق و خالد باید پنج ستارهی طلایی بدم :)) • بعدا نوشت (شاید با کمی اسپویل در آخر ریویو) قبلا از رنی عهدیه دو جلدی "شعله در مه" رو خونده بودم و یکی از دوستداشتنیترینهاست برام. کتابای رنیعهدیه در ژانر فانتزی عاشقانه طبقهبندی میشن اما به نظر من واقعا جلد اول این کتاب (و حتی شعله در مه) به سختی میشه جز فانتزیها قرار بگیره (المانهای فانتزی خیلی کمی داره.). هزار و یک خشم یه ریتلینگ از هزار و یک شب خودمه، رنی خانم که گویا بعد از اومدن به ایران حسابی تحتتاثیر فرهنگ و آداب و رسوم ایرانی قرار میگیره تصمیم میگیره دست به قلم ببره و یه مثلث عشقی با شهرزاد، خالد و طارق بسازه که خب هارتم :-< خیلی کراشن خالد و طارق! من شخصیت پردازی کتاب و فضاش رو خیلی دوست داشتم، اما در مورد فضاسازی خب به نظرم جای بحث داره... :-؟ نوع توصیفات فضا به نظرم خیلی عربی_هندی بود اما از طرفی هم ردپای ماست و خیار، سبزی کنار غذا و فرهنگ و آداب و رسوم ایرانی خیلی پررنگ بود! :)) یعنی من نفهمیدم اینا اگه تو ری و ایرانن پس چرا اینقدر همه چیز عربیطوره. (البته از نظر زمانی اون موقع این یه تیکه خاورمیانه کلا ایران نامیده میشده شاید اینطوری قابل توجیه باشه و شاید صرفا وایبی بوده که به من میداد.) ▪︎ از طرفی خب در کراش بودن شخصیتها که حرفی نیست اما مثلث عشقیشون یکم آبکی نبود؟ (این پاراگراف بعدی ممکنه اسپویل باشه) خطاب به شهرزاد: دختر تو چهطور دو شب با پادشاه خوابیدی عشق بچگیت رو فراموش کردی؟ لعنتی سندروم استکهلم داری مگه انقدر زود وا دادی! :/ اون طارق بدبخت چی برات کم گذاشت؟ :(( ☆ اگه بخوام جمعبندی کنم، به نظر من از "شعله در مه" ضعیفتر بود، البته باید ببینم جلد دوم چی برامون داره. اما با همهی این ضعفهاش تو دل من یه جا برای خودش باز کرد و دوسش داشتم و به نظرم ارزش خوندن داره. خصوصا اگر طرفدارهای رمانهای عاشقانه باشید و خیلی کتاب فانتری نخونده باشید، با این کتاب میتونید شروع کنید و وارد دنیای زیبای فانتزی بشید، باشد که معتاد این ژانر شوید!
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.