یادداشت مبارکه اکبرنیا

        کتاب بازمانده‌ی روز را کازوئو ایشی گورو نوشته است. نویسنده‌ی انگلیسی ژاپنی‌تبار. می گویم ژاپنی‌تبار اما اگر اسم نویسنده توجه‌تان را جلب نکند اصلا متوجه ژاپنی بودنش نمی‌شوید. آنقدر که خوب از پس جزئیات و آداب و رسوم و مناسبات انگلیسی‌ها برآمده است.
کتاب قصه‌ی خاطرات یک پیشخدمت است در خانه‌ی یک لرد مهم و بزرگ انگلیسی. شاید بگویید خب قصه‌ی یک پیشخدمت چه اهمیتی برای ما دارد؟ باید بگویم اینجا هم نویسنده کارش را خوب بلد است. مفاهیم عمیق انسانی را چنان ظریف در قامت این مرد پیشخدمت و زندگی او جا داده که در پایان کتاب، از شربت خنکی که جرعه جرعه به کامتان داده حالتان خوش می‌شود. البته از آن حال‌های خوشی که بعد از تاثر و تفکر عمیقی می‌آید.
برای آن‌ها که به دنبال هیجان و تعلیق زیادی هستند این کتاب پیشنهاد مناسبی نیست. روند داستان شبیه شخصیت اصلی‌اش آرام و ملاحظه‌کارانه است. همه چیز کتاب درخدمتِ ارائه‌ی زندگی این پیشخدمت مقرراتی و منظم و فداکار و خوددار است. به قول جان تروبی همه‌ی عناصر دست به دست هم داده‌اند تا یک داستان ارگانیک و زنده بسازند. و مگر می‌شود به بزرگ‌ترین نقطه‌ی قوت کتاب برای منِ فارسی‌زبان اشاره نکرد؟ یعنی ترجمه‌ی جناب نجف دریابندری. بارها به این فکر کرده‌ام که کسی جز دریابندری از پس لذت‌بخش‌تر کردن کتاب برمی‌آمد؟ لحن و گزینش کلمات ایشان عالی است و بسیار روی کتاب نشسته.
درست است که نویسنده ایشی گورو است اما من منتظر بودم که پایان را چه می‌کند؟ پایان عجیب و غیرقابل باور و افسانه‌ای نیست. پایان کتاب خود زندگی است. اصل زندگی ما آدم‌ها. 
در پایان به قول استیونز، شخصیت اصلی کتاب، شب بهترین قسمت روز است و بیا باقی‌مانده‌ی روز را دریابیم.


      
535

41

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.