یادداشت ThrMahsa
1403/1/6
4.0
15
این رمان به قلم مرضیه نفری در ۲۳۶ صفحه و توسط انتشارات سوره مهر به چاپ رسیدهاست. با نگاهی به عنوان داستان میتوان تا حدودی حدس زد که داستان درباره پسریست که از والدینش تبعیت نکرده است. زمان و مکان داستان کاملا مشخص است و قصه در شهر ورامین و در زمان اعتراضات به رژیم پهلوی شکل گرفته است. شخصیت اصلی یعنی سالار پس از سالها دوری از خانه وقتی برمیگردد با بیمهری همسرش آذر مواجه میشود و پس از آن تصمیم میگیرد زندگی جدیدی برای خودش بسازد و فرزندانش را نزد خود بیاورد. دست بر قضا در درگیریهای پل باقرآباد با پسرش روبرو میشود که زخمی شده و در بین گندمزار افتاده است. از اینجا داستان سالار آغاز میشود و طی چند هفته تحولاتی در او و زندگیاش رخ میدهد. این داستان از زاویه دید دانای کل روایت شده و تصاویر و شخصیت پردازی دقیق و ظریفی دارد. شاید بنظر برسد داستان یک ماجرای آیینی و مذهبی را روایت میکند اما این داستان حول محور مسائل خانواده و مسائل عشقی و البته اعتقادات و سیاست هم میچرخد. قلم مرضیه نفری مثل رودخانهایست که به بهانه پایی به آب زدن شروع به خواندنش میکنی و بعد میبینی که تا کمر در رودخانه فرو رفتهای. نثر روان و لحن متفاوت هر شخصیت از نقاط قوت این داستان به شمار میرود.
0
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.