یادداشت مرضیه حق خواه

        رمانی علمی تخیلی اما با موضوع مذهبی. شاید بگویم اولین رمانیست که خواندم و انتظار من را از یک رمان علمی تخیلی مذهبی برآورده کرد. موضوعی که دست روی آن گذاشته بود خیلی ناب بود. یعنی چیزی که واقعا راهگشاست و فقط و فقط با پیشرفت تکنولوژی می توان به دست یافتن به آن فکر کرد. 
با پیش فرض خیلی خوبی نرفتم سراغش. فکر کردم قرار است یک جاهایی از علمی تخیلی تبدیل به یک فانتزی آبکی بشود ولی این گونه نشد و آنجا که ایده‌ی کتاب را فهمیدم و متوجه شدم که شهاب و مسعود و استاد ثبوتی برای چه ماموریت مهمی راهی عربستان سعودی که در زمان آنها اسمش به "منطقه‌ی ویژه‌ی حجاز" تغییر پیدا کرده شده‌اند، حسابی سر ذوق آمدم! ماموریتی که من هم در همین زمان حاضر مهم بودنش را درک می‌کنم و قبول دارم. 
دوست ندارم دقیق ماموریت را لو بدهم چون از لذت داستان می‌کاهد. اما بگویم که واقعا از تکنولوژی به تصویر کشیده در سال ۱۴۴۴ کیف کردم و دلم خواست من هم یکی از آن رایانه‌ها را در مغزم داشتم و می‌توانستم آن گونه که شهاب با دنیای بیرونش ارتباط می‌گرفت ارتباط بگیرم...

      
70

8

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.