یادداشت محسن فراهانی
5 روز پیش
آیا واقعا لبنان آن طور است که ما در ایران تصور میکنیم؟ آیا دختر و پسر لبنانی با پولی که از سپاه میگیرند عصرها تا پاسی از شب لب ساحل مدیترانهای بیروت میزنند و میرقصند و مشروب میخورند؟ آیا همه لبنانیها سربازان سیدحسن نصرالله و نوادگان جمهوری اسلامی هستند؟ کتاب لبنانزدگی پاسخهای شفافی برای این پرسشها دارد. البته نه پاسخهایی از نگاه یک حزبالهی یا یک بسیجی و یا یک فرستاده دولتی. پاسخی از نگاه یک نویسندهی جوانِ منتقد. منتقد به برخی سیاستهای جمهوری اسلامی، منتقد به حوزه علمیه قم، منتقد به اقتصاد نفتی. منتقد به سازمانها و ارگانهای دولتی. حالا این جوان ایرانی منتقد، ما را با کتابش به بیروت میبرد. به دهکده متکثر بیپلیس بیحاکم. به سرزمین انجیر و زیتون. لبنان. _ ما چقدر در مورد لبنان میدانیم؟ چقدر از سیدحسن نصرالله و سیدمحمد حسین فضلالله میدانیم؟ و مهمتر از همه چقدر از #امام_موسی_صدر میدانیم؟ برخی از دوستانم حتا نمیدانند موسی صدر متولد ایران بود. آنهایی هم که میدانند چیز دیگری نمیدانند. حتا شیفتگان امام موسی صدر هم بیشتر شیفته عکس با سیگار او هستند و چیزی از درجات علمی و اجتماعی او نمیدانند. کتاب لبنانزدگی تاحدودی به شناخت بیشتر از لبنان کمک میکند. شاید بگویید به ما چه که از لبنان بدانیم؟ باشد. ندانید. اما پس خواهشاً راهبهراه هم نگویید پول ما را دادند به لبنان. شما که نمیخواهید بدانید. هرچقدر هم ما بگوییم سودی ندارد. چون نمیخواهید که بدانید. _ نویسنده در بخشی از کتاب کافهای را به تصویر میکشد که در آن دختران لبنانی از باحجاب و بیحجاب دور هم نشستهاند. از خودم پرسیدم چطور آنها با این همه تناقض عقیدتی با هم سازگارند طوری که مینشینند به گرد یک میز و چای میخورند، آن وقت ما با یک دین و مذهب یکسان حتا چشم دیدن یکدیگر را نداریم؟ چون فلانی به فلانی رای داده است از زندگیمان حذفش میکنیم. این #هیئت با هیئت کوچه بغلی دعوا دارد، این حزب آن حزب را فاسد و دزد و نجس میخواند. حالا خوب است در همه چیز از ملیت گرفته تا دین و آیین و فرهنگ و تاریخ و جغرافیا و... مشترکیم و تنها در سیاست اختلاف نظر داریم. این تفاوت جمهوری اسلامی با لبنان بسیار عجیب است. کتاب هم بارها و بارها به آن اشاره میکند. تفاوتی که واقعا آدم را به فکر فرو میبرد. خلاص
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.