یادداشت معصومه سعادت

        ترلان کتابیه که باهاش زندگی می کنم. با ترلان عصبانی و سرخورده می شم. باهاش می رم ساختمان مرکزی، باهاش منتظر رعنا می مونم، باهاش نگران رعنا می شم، باهاش استرس می گیرم، راجع به کلمات درکش می کنم، آرزوهاش رو می شناسم...

ترلان رو خیلی دوست دارم، دختر محکم و با اراده ای که کسی رو به دنیای خودش راه نمی ده. بی شباهت ترین آذم دنیاست به من و شاید برای همینه که برام دوست داشتنی و قابل احترامه!
      
1

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.