یادداشت آرمان شهرکی

                کتاب با بررسی دوطبقه حامی مشروطه و سلطنت مشروعه شروع میشود.به این صورت که پژوهشگران مشروطه،سلطنت طلبان را مرتجع،مستبد و...میخواندند و پژوهشگران دیگر،مشروطه خواهان را طغیان گر،اشوب طلب،ضددین،غرب زده و...میخواندند.آبراهامیان میخواهد در این کتاب اول افکار و آمال و منافع هردوطیف را در جایگاه اجتماعی،اقتصادی و طبقه آنان بررسی کند.سپس با نگاه به اعتصاب و اعتراض خیابانی مردم چگونگی این روند به شکل نافرمانی و اعتراض مدنی را از مشروطه تا انقلاب اسلامی ۵۷ را نشان دهد.کتاب به دور از تخطئه کردن و ناسزا گفتن،بررسی و تحلیل میکند.درکتاب میگوید مردم ایران بدون اطلاع از چارچوب و اصول نافرمانی و اعتراض مدنی هربار که با این روش جلو رفتند به مقصود خود رسیدند.از زمان مظفرالدین شاه و بست نشینی و مهاجرت صغری تا سال ۱۳۵۷.در دومقاله اخر ،نویسنده که خود متاثر از افکار چپ است به بررسی جایگاه حزب توده و قدرت چانه زنی اتحادیه کارگری و همچنین غائله آذربایجان میپردازد.خلاصه که کتاب به نظر من میخواهد بگوید ونشان دهد که فلانی را انگلیس نیاورد و آن یکی را آمریکا.البته نه اینکه خارج تاثیرگذار نیست.اما داخل هم چندان اشوب طلب و ناآگاه نیست و تاثیر گذاری خود را بسیار دارد.کتاب ارزشمندی بود.به نظرم کتاب اتحادیه کارگری و خودکامگی در ایران نوشته آقای لاجوردی به تکمیل مطالب این کتاب کمک میکند.
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.