یادداشت Sheida Hanafi
5 روز پیش
و آدمی که فراموش نمیکند ، آدم نیست و دلی که دگرگون نمیشود، دل نیست . آه نجیب جان ، تو چه عزیز و محترم و خوش قلمی مرد 🥹 با سه گانه قصر شناختمت و قلمت را در آثار پیش از آن ستودم. کتاب درباره محله ای درمصر است ، مردمانی که در یک کوچه زندگی میکنند و زندگی خود را در قهوه خانه محله نقل میکنند . دخترانی دم بخت و پسرهایی که از پنجره خانه ها دنبال چشمک و نگاهی هستند . در این میان حمیده نام و عباس از همه مشهورترند ، دختر یتیمی که آرزوهای محال و درازی دارد و پسر سلمانی که در تب عشق میسوزد. حمیده به او قول ازدواج میدهد اگر از این محله داغون دنبال کار و کسب بهتری بره و پول و پله زیادی به جیب بزنه ، عباس راهی میشه و بعد ماه ها وقتی برمیگرده متوجه میشه حمیده از محله گم و گور شده 🫠😱 داستانی درباره شرافت و درد عشق 💘
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.