یادداشت homa

homa

homa

1402/7/27

The black cat
        
🐾🪓راوی داستان(مردیه که اسمش ذکر نشده)، از کودکی شخصیت خشنی نداشته و خیلی هم به حیوانات علاقه داشته تا اینکه بعد از ازدواجش تصمیم می گیره گربه ی سیاهی رو به خونه بیاره...یه شب خیلی مست به خونه بر می گرده، با اینکه گربه بهش آزاری نرسونده، چشم گربه رو با چاقو از حدقه در میاره، چند روز بعد هم اون بیچاره رو توی حیاط خونه دار می زنه...شبح اون گربه همه جا دنبالشه تا اینکه یه روز گربه ی سیاهی دقیقا به همون شکل گربه ی قبلی، که یک چشم هم نداره سر و کله ش پیدا می شه و اینا هم به عنوان حیوون خونگی قبولش می کنن تا اینکه.... این آقاهه دوباره جنون بهش دست می‌ده و قصد می کنه با تبر گربه ی بینوا رو نصف کنه که...(بقیه‌شو خودتون بخونید خیلی قشنگه🥲)__🐈‍⬛🔪
.
🐈‍⬛🐈‍⬛گربه سیاه نماده🐈‍⬛🐈‍⬛؛ نماد از نیمه تاریک شخصیت این آقا که به جای اینکه کنترلش کنه سعی در سرکوبش داره و در عوض اونه که کنترل زندگی و رفتار ایشون رو بدست می‌گیره...🕷🕸
.
پی‌نوشت:
این داستان رو به پیشنهاد یکی از اساتید عزیزم خوندم چون بهشون گفته بودم علاقه ی زیادی به دارک آکادمیا دارم...واقعا عالی بود😍😍 منتظر داستان بعدی باشید🥰❤️
۱۴۰۲/۷/۲۳
      

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.