یادداشت پری
دیروز
4.0
117
بعد از ده سال دوباره "غرور و تعصب " را خواندم و این بار با ترجمهای دیگر. بار اولی که این کتاب را خواندم درست مثل بیشتر کسانی بودم که تا نام این کتاب را میشنوند خم به ابرو میآورند و نظرات منفی میدهند! آن روزها تازه "جین ایر" را خوانده بودم و مدام دو کتاب را باهم مقایسه میکردم و از سکون این کتاب در تعجب بودم. اینکه خانوادهها هر روز برنامهی نوشیدن چای دارند و یا در جشنهای مداوم اخبار ازدواج دختران همسایه را نقد و بررسی کنند، برایم دور از انتظار بود. حال این بار کتاب را با نگاه دیگری خواندم و این بار مقدمهی پر بار مترجم و بیان اهمیت کتاب و درک طنز داستان موجب شد این بار "غرور و تعصب" را دوست داشته باشم. در روز و شب های پاییزی برای دوری از مشغله، پناه بردم به دنیای آرام این کتاب. بی فکری خانم بنت، سبکسری لیدیا، وقاحت لیدی کاترین و پررویی آقای کالینز حرص درآرترین قسمت داستان بود و الحق که واژه ی دیگری در خور، همچون حرص درآر پیدا نمیکنم. البته که همانند همهی عاشقان غرور و تعصب، شخصیت مورد علاقهام آقای دارسی بود. در عجبم که فقط کلیتی از داستان را به خاطر داشتم و این بار با خوانش دوباره چقدر همراه داستان بودم و لذت بردم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.