یادداشت معصومه سعادت

        لکسی دختر نوجوونیه که مجبور می شه یه مدت با مادر و دوست پسر (یا به قول کتاب، نامزد) مادرش زندگی کنه. کاراکتر لکسی، یه نوجوون واقعی بود، زود عصبانی می شد و از همه متنفر بود، در عین این که فکر می کرد می تونه دنیا رو به جای بهتری برای زندگی تبدیل کنه و فکر می کنه همیشه حق با خودشه. برای همین کتاب رو خیلی دوست داشتم.
تعدد اتفاقات باعث می شه نتونید کتاب رو زمین بگذارید!
      
7

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.