یادداشت ملیحه سادات حق خواه

        
🪴: داستان درباره نوروز است. نفرین تمام ایران زمین را فراگرفته، از آسمان خاکستر می‌بارد و از زمین مار می‌جوشد. مردم نه تنها در شرایط سختی هستند بلکه این مشکلات را از چشم پادشاه می‌بینند. جم، پادشاه ایران زمین در جام جهان‌نما راه پایان دادن به این نفرین را می‌بیند و برای حل این مشکل بزرگ راهی سفری سخت می‌شود.

🪴: هفت جاویدان روایتی حماسی و اسطوره‌ای درباره نوروز‌ است. جایی که شاه و مردم هر کدام به نوعی برای از بین بردن نفرین و آباد کردن ایران هفت خوان را پشت سر می‌گذراند. ( نترسید، چیزی را لو ندادم، چون داستان از پایان ماجراها شروع می‌شود و بعد برمی‌گردیم به عقب تا ببینیم ماجرا از چه قرار بوده است. )

باید بگویم از اینکه کتابی با نمادهای ایرانی می‌خواندم، واقعا لذت می‌بردم. به خصوص که خانم فولادوند مضامین خیلی خوبی هم در دل داستان گنجانده و به درستی به آن‌ها پرداخته است.

کتاب پر است از المان‌های ایرانی. لباس‌ها، داستان‌ها، اسطوره‌ها، غذاها و همه چی و همه چی رنگ و بوی خالص ایرانی دارد. انقدر این کتاب حرف‌های قشنگ دارد که واقعا از اینکه بخواهم نقطه‌ضعفی برایش بگویم خیلی راضی نیستم. ولی به هرحال یک سری نکات هم بودن که باعث شدن کتاب از من نمره متوسطی بگیرد. 
مثلا داستان هیچ خط زمانی مشخصی ندارد و خواننده خیلی جاها گیج می‌شود که خب فلان شخصیت حدودا چه سن و سالی دارد یا فلان اتفاق دقیقا چه زمانی بوده که همچین آثاری دارد! از نقاط ضعف دیگه‌ای که دیدم، رابطه علت و معلولی ضعیفی است که برای برخی اتفاقات داستان ذکر شده. به خصوص برای بزرگترین پرسش داستان که قانع کننده نیست، ایران زمین را نفرین بزرگی گرفته که همه، آن را از چشم پادشاه می‌بینند، اما این موضوع به خوبی پرداخته نشده است! یا حتی هفت خوانی هم که مردم و جم پشت سر می‌گذراند، در بعضی جاها درست مشخص نشده که فلان اتفاق چطور به عنوان یک خوان در نظر گرفته شد.

در نهایت با وجود چیزهایی که مثال زدم، اگر هفت جاویدان را به چشم یک داستان افسانه‌ای بخوانید و برعکس من کمتر دنبال علت و معلول باشید (🤪) حتما از خواندنش لذت می‌برید و برای شما تبدیل به یک کتاب به یاد ماندنی می‌شود.
      
313

24

(0/1000)

نظرات

عه. خداقوت. می‌گما! ملیحه جان میشه متن مرورت برای من بفرستی؟🥲
1

1

چشم🥰 

0