یادداشت امیرمحمد جعفرزاده

        تا دلتان بخواهد کتاب‌های نصفه و نیمه در طاقچه و حتی چاپی دارم و در حال سازمان دادن به آنها بودم و حالا حالاها قرار نبود این کتاب را بخوانم و اصلاً آن را  در اولویت نگذاشته بودم.  نمی‌دانم اولین بار گروه همخوانی این کتاب را در صفحه‌ی کدام یک از بهخوانی‌ها دیدم، اما هرکس بود خدا خیرش بدهد و دعایش می‌کنم🤲 

جنس روایت این کتاب با بقیه‌ی کتاب‌ها فرق می‌کند، ساده، روان و به قول رهبر انقلاب لطیف است. با قهرمان زنی مواجه هستیم که برای پیروزی انقلاب نقش خودش را پیدا می‌کند از شرکت در راهپیمایی‌ها گرفته تا کارهای مختلف که باید آنها را بخوانید تا بفهمید که نقش زنان در پیروزی انقلاب کمتر از مردان نبوده است...تا بفهمید نادیده گرفتن مردم و انتساب وقوع انقلاب به کشورهای خارجی مثل آمریکا و انگلیس، ندیدن تلاش‌های مردان و زنان بزرگی مثل اشرف سادات‌هاست...تا بفهمید خیلی چیزها را... 

شاید فکر کنید کارهای خالصانه خانم اشرف سادات تمام شده، اما تازه مجاهدت‌های این زن قوی بعد انقلاب و موقع جنگ تحمیلی شروع می‌شود و این مجاهدت‌ها کلاس درسی است برای ما بهانه‌گیرها و جوان‌هایی که فکر می‌کنیم نمی‌شود که نمی‌شود!  شاید بگویید پسرجان آن شرایط اقتضا می‌کرد که مردم چنین کارهایی انجام بدهند و دست به دست هم بدهند، اما هنوز کارهای خالصانه و مجاهدت‌های ایشان بعد گذشت سال‌ها  ادامه دارد. نگاه امام حسین(ع) را در این کتاب خواهید خواند.

همه‌ی حرف‌ها را گفتم، اما نگفتم قصه مادرانه است. اصلاً از جایی به بعد دیگر قصه مادر پسری است. زن نیستم، حتی مادر هم نیستم تا بفهمم دل کندن از فرزند پسری که عجیب دوستش داری چگونه است. اما مادر داستان ما اعتقاد قوی به خدا دارد، صبور است و مقاوم. امان از آن لحظات دل کندن...فکر کردم در قالب کلمات آمده است و تمام، اما عکس دارد. تو آنجایی... تو حضور داری...داری می‌بینی اوج صلابت و ایمان را... ای کاش چشم‌هایم قاب می‌گرفت آن عکس‌ها را🥺

💠از دل چنین مادری شهیدی مثل محمد معماریان پرورش پیدا می‌کند و دل‌هایی را بی‌قرار می‌کند.
💠 گفت‌وگوی مادر پسری آنها را خیلی دوست داشتم.
💠شعر خانم مستشار نظامی برای این کتاب بسیار زیباست. ایشالله عاقبت به‌خیر بشوند. 


      
81

16

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.