یادداشت زهرا میکائیلی

        درسا دختربچه‌ای  پر سر و صدا و لج‌باز و نسبتا خودخواه است که اگر خواسته‌هایش برآورده نشوند آسایش و خواسته‌ی دیگران برایش مهم نیست و با گفتنِ " به من چه که..." خیال خودش را راحت می‌کند.
درسا تولد بهترین دوستش دعوت شده و برادرش برنده‌ی مسابقه‌ی نقاشی. پدر و مادر و برادر می‌خواهند برای گرفتن جایزه به ژاپن بروند و درسا ناراحت است. نه پول دارند که درسا را هم ببرند نه درسا حاضر است برود خانه‌ی مادربزرگ. و در این قهر و دعوا پای عمه‌ی عمه‌ی عمه‌ی عمه‌ی عمه‌ی مامان به ماجرا باز می‌شود.

ایده‌اش خوب بود و می‌شد داستان جذابی  با آن نوشت، چرا فقط یک ستاره دادم؟ چون پر از کلمات زشت بود. بچه با هرکسی (حتی سوسک توی زیرزمین) بد صحبت می‌کند، عمه گولاب نمونه‌ی خود درسا است، اتفاقی ظاهر می‌شود و فرصت نمی‌دهد درسا دستورالعمل پدرش را اجرا کند، آخر داستان هم که روی هوا تمام می‌شود.

      
52

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.