یادداشت ساجده جعفری

        خیلی ناراحت بودم که این هدیه ی حضرت مسیح به پیامبر اسلام، اینطور پرپر شد و با خودم فکر کردم ، کاش نمی گفت مسلمان شده و تقیه می کرد اما بعد فکر کردم که
 تقیه مال جایی هست که انسان در موضع ضعف و حصر باشد. 
نه جایی که در موضع قدرت است و می خواهد از آن برای دینش استفاده کند. 
اگر قرار باشد در موضع قدرت هم از ترس اینکه ، مبادا کشته شویم  یا زندانی شویم ، تقیه کنیم پس کجا دین را یاری کنیم؟ 
اگر به کاری شبیه علی بن یقطین فکر کنیم ، باید بگویم که او فقط وزیر بود، نه پسر  و جانشین و وارث هارون. 
ضمن آنکه هرگونه افشای ماهیت شیعی بودن او ، علاوه بر خطر جانی برای خودش منجر به شهادت امام موسی کاظم می شد. کما اینکه بعد از  فوت علی بن یقطین،  امام کاظم شهید شدند.‌ 
ادواردو فکر می کرد با توجه به تنها پسر و وارث بودن ، شاید او را نکشند. 
اما اشتباه می کرد و آخرها متوجه شد که صهیونیسم‌ فکری پدرش ، بر عاطفه اش می چربد.

دخترم ، این کتاب را که خواند به  من گفت ادواردو هربار می آمده ایران، نفس می کشیده ، بعد برمی گشته به زندان ایتالیا. 
مشابه من که از غربت میرم پیش مامان بزرگ و بابابزرگم
مثالش مرا به خنده و تامل واداشت. 
خنده از اینکه آنقدر دلتنگ همسالانش در  محل سکونت فامیل می‌شود که حتی در موقع کتاب خواندن هم اینطوری هم ذات پنداری می کند. 
تامل هم اینکه ، آرامش در محلی هست که کنار همفکرانت باشی نه الزاما جایی که هم خون هایت هستند. 
شهامت و خوش فکری شهید برای دفاع از حکم اعدام سلمان رشدی ، ساخت مستند در مورد اسلام و برگزاری جلسه ی نقد پس از پخش آن در تلویزیون رسمی ایتالیا، جدال با وزیر جنگ آمریکا بخاطر نامردیهایش در  جنگ ایران و عراق ، نگرانیش برای امام موسی صدر و راهش برای ارتباط با پسر قذافی ، بردباری اش در برابر تهمت‌های ناروای پدرش به او ، .. همه درس آموز هستند.‌
      
46

7

(0/1000)

نظرات

احسنت 🌿 💚 📗 🍏 

1