یادداشت عین راء
1403/12/21
ایده محوری کتاب، دیدار بوعلی با ابوسعید ابوالخیر است که پرورش یافته است. خیلی شاخ و برگ به آن اضافه شده به حدی که این دیدار، یکی از داستان های هم عرض با بقیه بقیه داستان ها قرار گرفته است. مقدمه ای دارد خیالی، از زمان روز که به زبان رسمی فعلی نوشته شده است و بعد از آن، بخش اصلی کتاب با زبان گذشتگان شروع می شود. 4 محتوای کتاب، اگر حدس اشتباهی نزده باشم، محتوای پست مدرنیستی است که در قالب ادبیات پیشین (کلاسیک!) ریخته شده است. و این باعث شده دو چیز مغلق در کنار هم قرار بگیرند! پست مدرنیسم دنبال تصویر سازی است بدون نتیجه گیری و این کتاب هم! زبان گذشته هم برای ما سخت است. زبان گذشته متناسب با ادبیات گذشته بوده و ادبیات داستانی گذشتگان، سرعت و ضرب آهنگ بالایی در روایت داشته است به خلاف این کتاب. یعنی ضرب آهنگ کند، تصویر بیش از حد جزئیات، رها کردن پایان بندی، همه و همه محتوایی امروزین ساخته که در قالب ادبیات کلاسیک ریخته شده! ایده جالبی است ولی طبع من آن را نمی پسندید. توصیه نمی کنم به خواندنش. دست ورزی نویسنده بوده در این فضا به گمانم! کاش حداقل همان ادبیات مقدمه را ادامه می داد. که انقدر درگیر و دار ترجمه برخی لغات و مقصود از بعضی جملات، مخاطب، رها نشود. اواسط کتاب ضرب آهنگ روایت داستان تند می شود و همین هم تعلیقی ایجاد می کند جذاب. اما اواخر دوباره ضرب آهنگ روایت به کندی می زند. شنیده بودم که در ادبیات عرفانی از تمثیل استفاده می شود و برخی داستان های تمثیلی هم در این باب نوشته شده اند. برخی قسمت های این کتاب هم به گمانم حرکت در همان مسیر بود. ایده جذاب، اجرا نه چندان جذاب! همین.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.