یادداشت لونآ-مِه گونِ دربار
1403/12/23
دقیقا دیروز، سر زنگ عربی این کتاب رو شروع کردم و امشب ساعت ده تمومش کردم. کتاب های جنایی یه انرژی خاصی دارن که باعث میشن نتونی کنار بذاریشون. یا حداقل برای من اینطورین. و نمیدونم چرا اینقدر با این کتاب مشکل دارن من واقعا مغز نویسندشو تحسین میکنم و طرحشو واقعا دوست داشتم. خیلی مریض طور ولی خفن بود. دو ستاره ای که ندادم بخاطر اینه که اطلاعات غیر ضروری و کش دار زیادی داشت که مسیر داستان رو منحرف میکرد و بعضی جاهاش مبهم بود. و اینکه باید بیماری چهره پریشی شخصیت آدام بیشتر بهش پرداخته میشد و توصیف میشد و ...خلاصه خیلی بعضی چیزا هم خیلی مصنوعی پیش میرفت مثلا ادامه زندگیشون به چی بسته داره؟ به سنگ کاغذ قیچی. اگه من بردم طلاق نمیگیرم (بسیار منطقی) یا بعضی اتفاقا رو اصلا نمیفهمیدم واتتت چیشد؟ ولی در کل ایده اش تازه و ناب بود و ازش خوشم اومد. در کل بخونید به عنوان یه جنایی چیز خوبی بود.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.