یادداشت SeyedehZahra
1404/7/8 - 16:40
هربار که نوشته ی جدیدی از پوشکین میخونم بیشتر میگم چه حیف که بیشتر زندگی نکرد و بیشتر ننوشت. چقدر نوشته های پوشکین رو دوست دارم. اولین باریه که شعر ترجمه شده خوندم از پوشکین. خیلی دوست ندارم خوندن شعر های ترجمه رو چون شعر برای من به خاطر ترکیبات و کلمات و وزن شعره که جذابه و شعر ترجمه قطعا اون روحی که شاعر بهش داده رو نداره. دلم میخواست روسی بلد بودم و این منظومه رو به زبان اصلی میخوندم و ازش لذت میبرم همونطور که از شعر فارسی لذت میبرم اما جدا از اینکه قالب به چه صورت بوده داستان برای من جذاب بود. انتقاد ها به استفاده بیش از حد از زبان های خارجی به جای زبان خود مردم اون کشور. نکوهش رفتارهای غلط اجتماعی. نکوهش سنت ها و عرف غلط مثل دوئل! همیشه به نظرم دوئل مسخره ترین اتفاقیه که میفتاده. با دلایل به شدت پیش پا افتاده هم رو دعوت به دوئلی میکردن که منجر به از دست رفتن زندگی میشده! انگار بازیه. و اینجا خیلی قشنگ پوشکین انتقاد میکنه به این رفتار! اما وقتی خود پوشکین انقدر خوب میدونسته مسخره بودن این رفتار رو چرا انقدر این کار رو بارها تکرار کرده تا بلاخره در سن نسبتا پایین جونش رو از دست بده... حیف!
(0/1000)
نظرات
1404/7/8 - 17:28
در مورد شخصیت آنه گین هم اینو باید بگم که به نظرم بسیار شبیه پچورین شخصیت اول رمان قهرمان عصر ما از لرمانتف بود. از خیلی جهات همونطور که نثر اون کتاب رو شبیه نوشته های پوشکین حس کردم شخصیتش هم به نظر من خیلی شبیه به هم بود.
0
SeyedehZahra
1404/7/8 - 16:59
0