یادداشت علیرضا گلرنگیان

صد سال تنهایی
        دو روز پیش در راه بازگشت به خانه یکی از پسرهای محلّه‌مان را دیدم که با غروری ورزشکارانه راه می‌رفت. او چند سال از من کوچکتر بود امّا این واقعیّت را فقط در شناسنامه می‌شد ثابت کرد، چون از من هیکلی‌تر شده بود. به محض دیدنش لبخندی زدم و برق خاطره‌ای از نگاهم گذشت؛ چقدر شبیه «خوزه آرکادیو» بود، زمانی که از دور دنیا به خانه برگشته بود. تا حدّی عظیم‌الجثّه و بی‌قید و بند.
      
9

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.